ایجاد و نگهداری یک استارت‌آپ آموزشی در هیچ جای دنیا کار آسانی نیست. خیلی از استارتاپ‌های معروف دنیا مثل Knewton، Coursera، Udemy، Duolingo حتی پس از سرمایه‌گذاری 100 میلیون دلاری هنوز در حال کشف و یادگیری در حوزه کاری خود هستند. این استارتاپ‌ها شناخته شده و در نگاه همه «نوآور و پیشرفته» هستند، اما همچنان راه زیادی تا تکامل و برطرف کردن عیب‌های خود دارند.

استارتاپ‌های حوزه آموزش در هند هم تنها در بخش‌هایی مثل دوره‌های حرفه‌ای و LMS  به موفقیت دست یافته‌اند و دیگر بخش‌ها مانند پیش‌دبستانی، K-10 و Higher-Ed هنوز موفقیتی به دست نیاورده‌اند. عوامل متعددی باعث عدم موفقیت استارتاپ‌های حوزه نوآوری و فناوری آموزشی هستند که در این مقاله با شما به اشتراک می‌گذاریم.

1) عدم درک بازار آموزش

حوزه فناوری و نوآوری‌های آموزشی یک بازار بسیار منحصر به فرد است و صنایع کمی وجود دارند که به اندازه آموزش متنوع و گسترده باشند. گاهی شما  باید خدمات کسب‌وکارتان را به مدارس بفروشید. بعضی از مصرف‌کنندگان شما دانش‌آموزان مدرسه هستند. خریدار شما اعتماد/ یئت مدیره مدرسه است. و مشتریان شما والدینی هستند که فرزندانشان در آن مدرسه تحصیل می‌کنند. به غیر از مصرف کننده واقعی، افراد دیگر بر اساس هوی و هوس تصمیم می‌گیرند و فروش شما به این بستگی دارد که هر یک از آن‌ها برای خرید محصول/خدمت شما حضور داشته باشند.

همچنن شما در بازار  B2C با تعداد زیادی از محصولات و خدمات دیگر رقابت می‌کنید که دقیقاً همان (یا تا حدودی مشابه) ویژگی‌های شما را دارند. با این حال، هر روز یک استارت‌آپ جدید در این فضا ایجاد می‌شود که همان ویژگی‌ها را ارائه می‌کند و هیچ تفاوتی با قبلی‌ها ندارد. حتی اگر ویژگی‌ها تغییر کنند، تفاوت محسوسی در ارزش پیشنهادی وجود ندارد. علاوه بر این، همیشه شخصی وجود دارد که همان را به صورت رایگان ارائه می‌دهد و شرایط بازار را متفاوت می‌کند.

2) انتظارات از رشد بیش از حد از همان ابتدا—عدم صبر

آموزش مثل تجارت الکترونیکی، یا تاکسی، یا تجارت محلی نیست. راه‌اندازی استارتاپ‌ فناوری و نوآوری‌های آموزشی گاهی حتی در صورتی که برای مدت طولانی، یعنی حداقل 15 تا 20 سال فعالیت داشته باشید بازدهی دارد. می‌توان گفت طبق بررسی‌ها در کسب‌وکارهای نوآوری‌ و فناوری‌های آموزشی هیچ کس رشد بیش از حد را ندیده است. ممکن است بیایید و استدلال کنید که Khan Academy   یا  Duolingo  میلیون‌ها کاربر دارند. خوب، موافقم که آنها کاربر دارند، اما آیا کاربران آن‌ها چیزی پرداخت می‌کنند؟ آکادمی خان انتفاعی نیست و بخش خاص خودش را دارد. مدل درآمدی Duolingo  هنوز جای کار دارد.

در این مدل استارتاپ‌ها برای درست کردن مدل خود، قیمت‌گذاری درست و درست کردن استراتژی‌های خود در آموزش نیاز دارید. شما نمی‌توانید به طور تصادفی بگویید که در عرض 5 سال به X میلیون خواهید رسید. در واقع ممکن است 5 سال طول بکشد تا محصول خود را به درستی در بازار تنظیم کنید. صبر دوست قدرتمند یک کارآفرین هوشمند است. تمرکز اولیه شما باید این باشد که تا زمانی که می‌توانید زنده بمانید، تا جایی که ممکن است کارهای متنوعی انجام دهید تا بتوانید به سرعت بفهمید چه چیزی برای شما مفید است و چه چیزی نه. یک راه مطمئن برای شکست است. صبور باشید هرچه بیشتر زنده بمانید، شانس موفقیت شما بیشتر است.

3) عدم کشف مدل مناسب / کانال‌های درآمد

این امتداد چیزی است که در قسمت قبل نوشتیم. شما باید رفتار هر یک از ذینفعان خود را از درون بشناسید و از آن‌ها را به نفع استفاده کنید. والدین محصولات باکیفیت اما ارزان را دوست دارند، مؤسسات آموزشی محصول منحصر به فردی را دوست دارند که می‌توانند با قیمتx  از شما بگیرند و به قیمت 5 x یا 10x بفروشند. آیا می‌توانید یکی از این موارد را بدون ضرر مالی انجام دهید؟ این سوال را هر روز از خود بپرسید. یک بخش از مشکل بزرگ شما قیمت گذاری است.

اگر والدین گزینه‌ای برای انتخاب از بین دو پلتفرم آموزش آنلاین داشته باشند، ارزان‌تر را انتخاب نمی‌کنند زیرا آنها بی‌تجربه هستند و نمی‌توانند بین این دو محصول تمایز قائل شوند. (البته واقعیت این است که این دو پلتفرم در واقع تفاوت زیادی ندارند) این نوع ارائه شماست که انتخاب مخاطب را تعیین می‌کند.

‌4) تعبیر نادرست از کشش اولیه

اکثر استارت‌آپ‌های حوزه نوآوری و فناوری‌های آموزشی که کشش اولیه مناسبی از خود نشان می‌دهند، معتقدند که منحنی رشد آن‌ها اینگونه خواهد بود. آن‌ها با خوشبینی، شروع به استفاده از این اعداد اولیه برای ترسیم منحنی‌های رشد نمایی می‌کنند‌.

مشتریان اولیه هر محصول و خدمت بهترین مشتریان هستند، زیرا آن‌ها مایلند آنچه را که شما ارائه می‌دهید امتحان کنند و حتی سعی کنند بازخورد مناسب را به شما بدهند. خوب است که از این مجموعه مشتریان استفاده کنید و نظراتشان را بشنوید.

دسته بعدی مشتریان نیز بسیار مهم هستند زیرا آن‌ها شک دارند اما به اندازه کافی ایمان دارند که به شما کمک کنند. اکنون، این عکس ساخت یا شکست شماست. اگر این دسته خاص را متقاعد کنید، راه خود را پیدا خواهید کرد که به شما در مقیاس‌بندی کمک می‌کند. شما همچنین باید آماده باشید تا تمام انتقادات/ بازخوردهایی را که این دسته خواهد داشت بپذیرید زیرا به شما کمک می‌کند مدل کسب و کار خود را اصلاح کنید.

۵) کاربران بیشتر در مقابل مشتریان بیشتر

این یک مشکل جدی برای اکثر استارتاپ‌های این حوزه است که کشش اولیه خوبی از خود نشان می‌دهند. خیلی‌ها هستند که حتی به جایی نمی‌رسند که بگویند 10000 کاربر یا 15000 کاربر دارند. هر استارت‌آپ فناوری و نوآوری آموزشی یک عدد اوج را لمس می‌کند که پس از آن شروع به رشد و افزایش می‌کند و در این مرحله در جستجوی جذب افراد بیشتر هست؛ در صورتی که گاهی از راه‌های اشتباه مثل تخفیف بی‌رویه استفاده می‌کند یا مخاطب هدف خود را جذب نمی‌کند.

استارتاپ‌ها در شرایط رشد باید راه‌های نوآورانه‌تری بیابند و با مخاطبان خود ارتباط بگیرند.

چه باید کرد؟

آنچه شما را نکشد قوی‌ترتان می‌کند. یک استارت‌آپ نوآور و با فناوری جدید بودن به این معنی است که همیشه باید در فضای آکادمیک زیرک، صرفه‌جو و سرسخت باشید. جایگاه خود را پیدا کنید، به آن بچسبید و اگر ساختن چیزی که می‌خواهید خیلی سخت است، شبیه آن را بسازید. Knewton  یک نمونه عالی از شرکتی است که این کار را کرد.

برای استارتاپ خود وقت بگذارید. زنده ماندن و بقا کلید موفقیت است. پول زیاد خیلی آسان از دست می‌رود و کار شما را به طرز وحشیانه‌ای می‌کشد. صبر داشته باشید و مدت طولانی در این جایگاه باشید تا موفقیت را ببینید. فرصت‌ها برای کسانی که بایدها و نبایدهای edtech  را می‌دانند همیشه در دسترس است.